عفیفه خانومیعفیفه خانومی، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 22 روز سن داره
داداش علیداداش علی، تا این لحظه: 8 سال و 1 ماه و 14 روز سن داره
خواهرجون شریفهخواهرجون شریفه، تا این لحظه: 4 سال و 3 ماه سن داره

خاطرات عفیفه بانو

سلام.مامان یه فرشته پاک، که میخواد خاطرات دختر کوچولوش جاودانه بشه

بدون شرح ...

سلام . واقعا نمیدونم چی بنویسم کنجکاو خانوم ... البته این کارات یه کوچولو به خودم رفته . جای تعجب نیست ... دوست دارم دختر بلا ... ...
19 خرداد 1393

ده ماهگیت مبارک

سلام دندون طلای من یک ماه به همین زودی گذشت و ده ماهت تموم شد . دو ماه دیگه یک ساله میشی و من هنوز نمیتونم باور کنم اینقدر زود گذشت . نازنینم این ماه یاد گرفتی دست به دیوار بگیری و راه بری . بدون کمک چند ثانیه وامیستی . کلمات آب و بابا رو خیلی مبهم گاها میگی و من کلی ذوق میکنم شیرین زبونم . با اسباب بازیهات هدفمند بازی میکنی . عروسکت رو بغل میگیری و به پشتش میزنی . مثل وقتی که توی بغلم میخوای بخوابی . من و بابایی رو بغل میگیری و ادای بوسیدن در میاری . دکی بازی رو خیلی دوست داری . از پله آشپزخونه بالا و پایین میری شکر پنیر. مثل قبل عاشق آبگوشت و سوپی . حسابی بلا شدی و همین جنب و جوشات باعث شده نیم کیلو از وزن نمودار کارت واکسن...
19 خرداد 1393

اولین مروارید

سلام کهکشون خانم امروز 19خرداد‌؛ 10 رجب مصادف با میلاد حضرت علی اکبر علیه السلام .این عید بزرگ و روز جوان رو به همه دوستان گلم تبریک میگم . امروز یه عیدی خیلی بزرگ از این امام زاده بزرگ که شبیه ترین مردم به رسول الله صلی الله ع لیه و آله هستن گرفتم و اون هم جوونه زدن اولین مروارید شما عمر من . ازاین به بعد باید حواسم به دندون قشنگت هم باشه عروسک نازم   امروز آزمایش ادرار مجدد داشتی . نمونه گرفتم و بردم آزمایشگاه و شما پیش عزیز جون بودی . برگشتم و باهم رفتیم خونه . داشتم تلفنی با مامان حانیه جون درمورد واکسن یکسالگیش صحبت میکردم که یک لحظه دستم رو توی دهن کوچولوت بردم و یه احساس تیزی روی لثه ات ...
19 خرداد 1393

داستان سوم : سلمان فارسی

سلام ابر آسمونم داستان سوم در مورد یه مرد ایرانیه که نه تنها افتخار ما ایرانی ها ، بلکه افتخار اسلام شد . سالهای خیلی قبل وقتی پیامبر دین اسلام رو از طرف خدا آوردن مردی به نام روزبه از دیار ایران ، در مورد تمام دین ها تحقیق کرد تا اینکه برای آشنایی با اسلام به مکه پیش پیامبر رفت و بعد از آشنایی با این دین عزیز مسلمون شد و پیامبر نامش رو سلمان گذاشتن . سلمان فارسی اینقدر به اسلام و پیامبر خدمت کرد و اینقدر از خودش لیاقت نشون داد که پیامبر اسم اون رو سلمان محمدی گذاشتن و در شأنش فرمودند :‌سلمان از ما اهل بیت است . اینطوریه دخترنازم یه ایرانی میتونه از اهلبیت باشه . این داستان رو برات گفتم تا باز هم به ایران و ایر...
15 خرداد 1393

داستان دوم : بی بی شهربانو

سلام گلبرگ دلم توی مطالب قبلی برات نوشتم مادر امام سجاد علیه السلام ایرانی بودن . اما داستان : سالهای خیلی دور توی ایران پادشاهی بود به نام یزدگرد سوم .اون زمان هنوز ایرانی ها مسلمون نبودن و مسلمون ها برای دعوت کشورهای دیگه به دین اسلام به اونجا میرفتن و دین رو تبلیغ میکردن . اگر اون کشور قبول نمیکرد مجور میشدن بجنگن . البته ایرانی ها از اول یکتا پرست بودن و دین اسلام رو هم با آغوش باز پذیرفتند .اما یه سال بین سپاه یزدگرد و سپاه اسلام یه جنگ اتفاق افتاد و مسلمون ها پیروز شدند . رسم جنگ های قدیم این طور بود که توی جنگ هرکس پیروز میشد سپاه شکست خورده رو به اسارت پیش حاکم میبردن . حاکم مسلمون ها در اون زمان امیر المومنین امام علی علی...
15 خرداد 1393

داستان اول : قیام 15 خرداد

سلام شکر پنیر مادر سالها قبل یه شاه ظالم به ایران حکومت میکرد . این شاه بدجنس شب 15 خرداد امام خمینی که مرد بسیار خوبی بودند رو دستگیر کرد . مردم بعضی شهرها مثل ورامین که خبر دارشدن صبح کفن پوشیدن و به سمت تهران راه افتادند . مامورای شاه بدجنس هم اونهارو به گلوله بستن و شهید کردن . اما مردم با این کارشون به شاه فهموندن که امام و کشور رو خیلی دوست دارن و بخاطرش از جونشون هم میگذرن . این هم یه تصویر از قیام مردم آره عزیزکم . اینارو نوشتم که بهت بگم تو یک ایرانی هستی و مردم این مرز و بوم هیچ گاه ظلم رو قبول نکردند . شما هم هیچگاه زیر بار ظلم نرو و البته یادت باشه به دیگران هم ظلم نکنی . اما از ظلم به نفس هم که مولای خوبمون...
15 خرداد 1393

چند داستان

سلام فرشته کوچولوی من . امرو 15 خرداد مصادف با قیام خونین چندین سال قبله . این اتفاق و افتخار آفرینی جامعه قرآنی کشورمون توی مسابقات بین المللی ، منو تشویق کرد سه تا داستان از افتخارات ایرانی ها برات بنویسم . اما توی سه پست جداگانه که طولانی نشه . امیدوارم وقتی این داستان ها رو میخونی مثل من به ایرانی بودنت افتخار کنی .
15 خرداد 1393

تولد مامان

سلام غنچه ی نازمن امروز 14 خرداد رحلت امام خمینی (ره) .این روز رو به همه دوستداران این رهبر بزرگوار تسلیت میگم . اما امرو تولد مامان هم هست . اما طبق هرسال بدون جشن کادو گرفتم و باباجون امسال سنگ تموم گذاشتن و یه کارت هدیه به مبلغ 400000تومان به من دادن که واقعا دستشون درد نکنه . البته ظهر عمو جون و زن عمو رو ناهار دعوت کردیم اونا هم یه جعبه شکلات واسمون آوردن که خیلی شرمندمون کردن . اما دیروز میلاد امام سجاد علیه السلام بود . ما به این امام عزیز طور دیگه ای افتخار میکنیم چون مادر بزرگوار ایشون بی بی شهربانو ایرانی بودند . دیروز تولد حانیه جون بود . ما هم رفتیم تولد . البته یه تولد بی سر و صدا چون شب رحلت ا...
14 خرداد 1393

یک افتخار بزرگ

سلام نازنین من شرمنده که یه خورده با تاخیر این مطلب رو برات میذارم . خیلی گرفتار بودم سی و یکمین دوره مسابقات بین المللی قرآن هم به پایان رسید و باز هم رتبه نخست رشته قرائت و حفظ از آن جوونای بااستعداد ایرانی شد . متن اصلی خبر رو از سایت گرفتم که اینجا میذارم مرحله فینال سی و یکمین دوره مسابقات بین‌المللی قرآن جمهوری اسلامی ایران روز گذشته، ۱۱ خردادماه با رقابت شش فینالیست در رشته قرائت و پنج فینالیست در رشته حفظ برگزار شد که با پایان یافتن این رقابت‌ها، رتبه نخست در هر رشته از آن نمایندگان جمهوری اسلامی ایران شد. «جعفر فردی» قاری بین‌المللی قرآن کریم و نفر دوم مسابقات قرآن مالزی، پس از ۱۲ سا...
14 خرداد 1393