خاطرات عفیفه بانو

سلام دوستان کسی میدونه مامان گلشن کجاست؟ خیلی وقته وبشون به روز نمیشه

سلام دخترنازنینم امروز روز دوم محرم واولین جمعه ماه که طبق رسم همه ساله مراسم شیرخوارگان حسینی برگزارشد.ماهم صبح بعد روضه مون راهی مصلی شدیم.مراسم خیلی عالی بود.ولی شما انگار بیتاب شده باشی بخاطر جو مراسم خیلی بهانه گرفتی و گریه کردی وبیتاب بودی.آخرمراسم پرده خوانی عاشورای بابایی دیگه طاقت نیاوردی رفتی بغل بابا.این صحنه که پیش اومد انگار واقعا یه صحنه عاشورا زنده شد.وداع ارباب بباسهساله.همه گوشی به دست از اون صحنه عکس گرفتن.خداروشکر که شماهارودارم عزیزای دلم اینم رقیه سه ساله مون     ...

سلام خوشمزه خانم الان سه روزی میشه بابایی برای یه کاری رفتن مشهد.هرچی سبک سنگین کردیم ماهم بریم به دلایلی نشد.خلاصه موندیم خونمون.شماهم شکرخدا خیلی بهانه نمیگیری.فقط وقتی بیدارمیشی میگی بابایی جون من کجا رفتن؟یا وقتی ببینی یه بچه با باباشه سریع میپرسی بابایی جون من کی میان؟دیروزم که رفتیم باخاله اسماباغچه روسروسامون بدیم میگفتی بابایی جونم بیان درست کنن من برم گل بازی.خلاصه دخترمنطقی و قانعی هستی شکرخدا و خیلی زود با صحبت کردن قانع میشی. اماهربار که سراغ بابایی جون رومیگیری دلم میشه آتیش برای اون مادری که هربار درجواب بچه اش که کو بابام؟میگفت رفته مکه برات سوغاتی بیاره.اسباب بازی،لباس،عروسک،ماشین.... واون بچه بارویای کلی سوغات و آغوش گرم...

این روزها غم از سر و روی جای جای کشورمان میبارد.شهر به شهر میزبان مهمانانی میشویم ازجنس نور.ازجنس بهشت.امروز بهشتیانی مهمان شهر بهشت بودند.وچه خوب اهالی بهشت بدرقه اشان کردند. درمیان مهمانان امروز چهره ای میدرخشید.چهره ای که بیست وچند بهار بیشتر به خویشتن ندیده بود.محسن عزیزمان امروز آمد... خوش آمدی محسن عزیز.خوش آمدی فرزند بهشت.چه زیبا درآغوش امام رئوف قدکشیدی وبادعای مادر وپدرت درکنارمهربان آشنا رسیدی به مقامی بلند.اما چه بی تاب بودی برای رسیدن به معشوق.وامروز درمیان خیل عاشقان قرآن و عترت رهسپار دیار باقی گشتی.ودرآغوش امام مهربانیها آرام آرمیدی....شهادتت مبارک ************* وامروز نوبت من و توست با توام ای علی دوست ای قرآن د...

سلام غنچه یاسم.امروز عیدسعید غدیره.بزرگترین عید ماشیعه ها.ودرواقع بزرگترین اتفاق برای ما. عیدهمگی مباااااارک دیشب رفتیم جشن.عالی بود واقعا.شماکه ازصبح زودبیداربودی توی جشن ب غل باباجون خوابیدی.امروز صبح هم باانرژی ازخواب بیدار شدم.یه صبحانه اساسی و رسیدگی به کارها.تلویزیون رو روشن کردم که حال و هوای عید رو استشمام کنم.که.... داشتم لباسای باباجون رو اتو میکردم که اخبار خبر پرکشیدن حسن دانش عزیز رو اعلام کرد. بی اختیار بغضم ترکید واشکام سرازیر شد.واقعا قلبم داشت وامیستاد.خیلی سخت بود برامون این فاجعه.اما پرکشیدن این پنج نخبه قرآنی طوردیگه دلامونو آتیش زد یارب فرج منتقم خون مظلومانمون رو برسون.... ...

سلام عزیز مامان امشب خبری بهم رسید که داغونم کرد.محسن حاجی حسنی کارگر قاری خوب بین المللی مون که چندوقت پیش خبراول شدنش توی مسابقات مالزی روبرات گذاشته بودم توی حادثه منا پرکشید وآسمونی شد... من که انگار برادر خودمو ازدست دادم...خیلی داغ سختیه....البته ازقاری های اعزامی دیگه مون هنوز خبرقطعی دردست نیست.خداکنه بقیه جزء مجروحین باشن... ...

سلام دخترکم دیروزعیدقربان بود.اما یه غفلت،نمیدونم یه بی برنامگی باعث شد عیدهمه عزابشه و هزاران نفر از مسلمونا جونشونو ازدست بدن.کجا؟صحرای عرفات.همه محرم.من که از دیشب یکسره یه بغض سنگین گلوموگرفته ودائم یاد بازمانده هاشونم.خداواقعا صبرشون بده.رهبر عزیزتر از جونمون سه روز عزای عمومی اعلام کردن.چه خوب که هنوز کوچیکی واین دردها رودرک نمیکنی. کاش میشد همیشه کودک بود.... فدای صلابت حیدریتون آقاجون بااین اخم دشمن غالب تهی میکنه البته این دومین حادثه حج امساله.اولیش سرنگون شدن یه جرثقیل توی مسجدالحرام بود که صدها مسلمون کشته شدن عجب صبری خدادارد.... ...

سلام دخمل طلای نازم این روزا ماه قشنگ اهل بیت علیهم السلام و روزای قشنگ عشق بازی بامعبود مهربونمونه.دیروز عرفه بود.باخاله ووحنانه جون رفتیم بهشت زهرای بم کنارشهدای عزیزمون دعای عرفه رو خوندیم و بعدمدتها دلی از عزا درآوردیم. اماصبح دیروز که اول مهرماه بودوبازگشایی مدارس،ظهرباخاله رفتیم دنبال حنانه جون.شمارفتین توی کلاس حنانه.کلی هم توی مدرسه چرخیدی و خوشحال بابت مدرسه رفتن.ولی چون گوشیم همرام نبود همین دوتاعکس روخاله ازت گرفتن.ازبهشت زهراهم عکس ندارم ازت امروزهم عیدقربان بود عیدهمه مبارک وماتمام روز خونمون بودیم     ...