عفیفه خانومیعفیفه خانومی، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 16 روز سن داره
داداش علیداداش علی، تا این لحظه: 8 سال و 2 ماه و 8 روز سن داره
خواهرجون شریفهخواهرجون شریفه، تا این لحظه: 4 سال و 3 ماه و 25 روز سن داره

خاطرات عفیفه بانو

سلام.مامان یه فرشته پاک، که میخواد خاطرات دختر کوچولوش جاودانه بشه

بانوی پنج ساله من

سلام عزیز قلبم پاره تنم جگرگوشه ام   بازهم دوم شوال ، و سالگرد بهترین روز عمر من.روزی که نام مقدس مادر را برمن نهادند و  عزیز معصومی را در آغوش من به ودیعه سپردند که شد تمام زندگی من.بانوی کوچکی که امروز چهارمین بهار عمرش را به اتمام میرساند. دخترکی که حالا شده کمک حال مادر، غمخوار پدر ،و مادرکوچک برادر. از چه برایت بگویم زیبای من از مادری هایت برای برادر کوچکت از دلبری هایت برای پدرت یا از دلسوزی هایت برای من... نازنینم امروز دیگر نیاز نداری کسی غذا دردهانت بگذارد لباست را عوض کند اتاقت را مرتب کند یا حتی گوشزد کند که کارهای شخصیت عقب نیفتد   شده ای بانوی تمام عیار شده ای عفیفه ...
27 خرداد 1397

آخرین مهمانی ماه خدا

سلام گل دخترم امشب،شب۲۹ ماه مبارک بود وماهم افطاری دعوت بودیم گناباد ساعت۷:۳۰ راه افتادیم همراه یکی از دوستان تا رسیدیم اذان گفتن.رفتیم گوشه باغ یه قسمتی نماز جماعت بود.اما جانبود و مهر هم نبود.اجبارا صبر کردیم نماز تموم بشه.دیدم یه دختر کوچولو که واقعا فکر کردم عروسکه ،جای نماز خوندن یه نفر رو.گرفته.بغلش کردم که دوستم بتونه نماز بخونه. شماهم که شیفته بچه کوچولو،داداشی رو هم صدا کردی دوتایی کلی ناز و بوس ،تا نماز مامانش تموم شد. بعدش سریع نماز خوندیم و رفتیم سر میز افطار خوردیم. شما و داداشی هم حسابی از فضای زیبای باغ تالار استفاده کردین. از اونجا اومدیم بیرون، رفتیم یه بستنی خوردیم بس که هوا گرم بود.بعدشم شماها رو بردیم...
24 خرداد 1397

برگه زردآلو

عفیفه بانوی ما،علاقه زیادی به زرد آلو و محصولاتش داره. مخصوصا برگه زردآلو منم امسال که توی حیاط درخت زردآلو داریم،تصمیم گرفتم براش درست کنم آخه زمستون خونه دوستم رفتیم، خیلی از برگه زردآلو استقبال کرد خلاصه صبح یه سطل زردآلو چیدم و براش ۷تا شیشه کمپوت زردآلو درست کردم که امیدوارم خوب و خوشمزه شده باشه کارام تموم شد،رفتم توی حیاط دیدم زردآلوها ریخته توی باغچه وحیاط،دست بکارشدم یه سطل چیدم و همونجا زیر درخت نشستم قاچ کردم گذاشتم توی سبد.اما بخاطر اینکه حیاط پر مورچه است،آوردم جلوی کولر گمونم تا ۱۰ روز دیگه طول بکشه زمستون بشه سیب و به هم براش خشک میکنم که آجیلش تکمیل بشه شماهم دست بکار بشین هلو، زردآلو ، آلو ، سیب...
23 خرداد 1397

خواهر برادری

سلام گل خندون من الهی فدات بشم که به معنای واقعی خانوم شدی دیگه میتونم به عنوان یه نیروی کمکی خوب روی شما حساب کنم دیروز که از شدت ضعف خوابم برده بود،بیدارشدم دیدم اتاقت رو دسته گل کردی امروز هم که مهمون داشتیم کلی کمکم کردی هال و اتاق رو مرتب کردی. با داداشی هم که رابطه تون عالی تر از عالی داداشی گاهی بهت میگه مامان توتو(مامان کوچولو) و شما هم کلی لذت میبری از این اسمی که صدات میزنه. یکی از بازیهای مورد علاقه شما دوتا اینه که یه بالش بذارین و بشینین روش ،و ماشین سواری کنین.بعدش مثلا تصدف کنین و چپ کنین روی هم بیفتین و غش غش بخندین. فدای خنده هاتون یا اینکه مثلا یکی تون بیفته توی چاه و فریاد بزنه کمک کمک من افتادم ...
22 خرداد 1397

عکس های جامانده

تشییع شهدای گمنام همراه با موحده و داداش فدای خنده هات موحده رو خیلی دوست داری ما دوتا دخترخاله.... خیلی به هم وابسته این مشهد که میریم دایم میگی بریم پیش فاطمه خاله موفق باشی گل بانو ...
21 خرداد 1397

حیاط بهاری ما

گل های لیلیوم توی باغچه گل های رز صورتی،مورد علاقه بانو کوچولو درخت زردآلو بانو و گل لیلیومش یه قسمت باغچه رو مخصوص بازی شما و داداش خالی گذاشتیم این گل لیلیوم همون قسمت در اومده میگی مال منه حیاطمون رو خیلی دوست داری میگی نمیشه همیشه اینجا بمونیم؟ ان شاالله هرجا بریم بهتر از جای قبل باشه گل نازم ...
21 خرداد 1397

عکس جامانده

  علی و آبجی،مشهد،اول کلاهدوز واقعا قشنگه عفیفه و عکس با ماکت شهید مورد علاقه اش فدات بشم که اینقدر به شهدا علاقه داری نمیدونم چه مشکلی داره گوشیم که نمیشه عکس های زیاد گذاشت توی یه مطلب بخاطر همین کوتاه میشه مطالب دوستت دارم شهید پرور آینده ...
21 خرداد 1397