عفیفه خانومیعفیفه خانومی، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 17 روز سن داره
داداش علیداداش علی، تا این لحظه: 8 سال و 2 ماه و 9 روز سن داره
خواهرجون شریفهخواهرجون شریفه، تا این لحظه: 4 سال و 3 ماه و 26 روز سن داره

خاطرات عفیفه بانو

سلام.مامان یه فرشته پاک، که میخواد خاطرات دختر کوچولوش جاودانه بشه

بای بای پوشک...

1393/10/19 22:11
نویسنده : مامان عفیفه
354 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به خانوم خوشگل خونه

دیگه دخترم راستی راستی خانوم شده

چندروزی هست که توی خونه کاملا بدون پوشکی وشکرخدا کنترلت خوبه و به موقع بهم خبرمیدی.البته قرار بود این پروژه بعدازامتحاناتم و واکسن هیجده ماهگیت انجام بشه که به دلایلی زودترواردش شدیم.باوجود مخالفت بعضی دوستان و اینکه می گفتن سنش کمه و نمیتونی و شب ادراری میگیره و... ماوارد پروژه شدیم.چون به هوش شما ایمان داشتم  گلکم. وازطرفی اعلام آمادگی شما باعث ذوق و شوق من میشد.

وشما خیلی زود به اون روز طلایی رسیدی.یعنی یک روز کامل که خودتو خیس نکنی عشق من.

الانم که چندروزه  بالحن خاصی میگی مامااااان إه إه

و موقعی که من میدوم به طرفت میگم بدو بریم دستشویی ازته دل چنان میخندی که خستگیم درمیره. وقتی که از دستشویی میای بیرون خم میشی دمپایی هاتو جفت میکنی .اون موقعه که میخوام بخورمت .

خلاصه ازت ممنونم که خیلی خوب باهام همکاری کردی نازدونه . وشدی رکورد دارکوچک.اولین کسی که قبل 18ماهگی  توی اطرافیان با پوشک بای بای کرد.

خداجون بابت همه نعمتات شکر

بعضی از دوستای گلم ازم روش پوشک گیری روخواسته بودن توی ادامه مطلب مینویسم . هرکس تمایل داشت میتونه مطالعه کنه

من از چهارماهگی عفیفه رو صبح سرپا میگرفتم . به همین خاطر با دستشویی رفتن آشنایی داشت.بعد هم کم کم هربار   برای تعویض میبردمش دستشویی تا بامحیط آشنا بشه.اینم بگم که عفیفه به پوشک حساسیت داره وتا نزدیک یکسالگی من از پارچه نخی برای بستنش استفاده میکردم.بعد بیشتر سرپاش میگرفتم که کمتراذیت بشه . کم کم خودش از پوشک بدش میومد.

یه شب با گریه شدیدازخواب بیدار شد ومیخواست که بازش کنم.منم بازش کردم و فهمیدم پاهاش سوخته و اذیته. بازش کردم و شستمش خوابید.از صبحش تصمیم گرفتم بابرنامه ببرمش دستشویی . هر یک ساعت بازش میکردم میبردمش باز میبستمش تا حدود یک هفته . تا اینکه ساعت کنترلش رو فهمیدم.بعد دیگه کامل بازش گذاشتم . اوایل متوجه نمیشد که باید اعلام کنه و بعدازاینکه خیس میشد میگفت. ولی کم کم یادگرفت . البته پیش اومدن تعزیه توی روندکارمون اختلال ایجادکرد.ولی من بازم بااینکه پوشک بود توی مراسم سر ساعت میبردمش دستشویی . الان دیگه شکرخدا به موقع خبرمیده و حتی خواب باشه بیدارمیشه . البته مهمونی ها پوشکش میکنم . ولی بازم سرساعت یا اعلام کنه میبرمش و بهش میگم که نباید پوشکت رو خیس کنی

اما نکته ای که باید دقت کنین اینه که اصلا دعواش نکنین اگرجایی رونجس کرد . قبل شروع کار یه شلنگ بلند که به همه جای خونه برسه با کلی حوله و دستمال تهیه کنین. روزای اول یه کمک دست داشته باشین . اگرمادرتون باشن که عالیه. محیط دستشویی جذاب و روشن و گرم باشه . مجبورش نکنین حتما روی صندلی بشینه . دخترمن دوست داره دمپایی بپوشه سرپا بشینه . یه بازی که من باهاش میکردم این بود که یه تشت کوچیک آب میکردم میریختم توی آفتابه و ازآفتابه توی تشت و هی تکرارمیکردم. برچسب زدن و ... برای عفیفه جالب نبود.میذاشتم یه خورده آب بازی کنه . بهش فشار نمیآوردم وخلاصه هرچی فن و سرگرمی بلد بودم براش بکارمیبستم

به همه دوستای گلم توصیه میکنم سن طلایی18 تا 24 ماه رو غنیمت بدونین و دست بکاربشین. 

راستی برای آبکشی فرش که نجس میشه اگر ادرار باشه و شما شلنگ وصل کنین به محض اینکه آب به همه ی قسمت های فرش که نجس شده برسه پاکه و نیاز به جمع کردن آب نیست .فقط دقت کنین اگر نجاست به زمین هم رسیده آب رو باید به زمین  برسونین

امیدوارم مطالبی که نوشتم براتون مفید واقع بشه

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

مامان امیرعلی
20 دی 93 9:24
توضیحاتت خیلی عالی بود وچقدر زود اقدام کردی و خدا را شکر جواب هم گرفتی من که حالا حالا بهش فکر نمی کنم به نظر خیلی سخته
مامان عفیفه
پاسخ
سلام. منم اولش خیلی هراس داشتم. اما وقتی واردش شدم دیدم به اون اندازه که فکر میکردم سخت نبود.فقط باید بیخیال باشین و به بچه فشار نیارین که دل زده نشه
مامان زهرا
21 دی 93 10:36
آفرین تبریک میگم
مامان عفیفه
پاسخ
ممنون ان شاءالله بزودی موفقیت شمارو ببینیم
گهواره
30 دی 93 2:48
واقعا از بیشتر راه حلاتون استفاده میکنم! خیلی خوب بود! خدا بهم یکم صبوری بده فقط!
مامان عفیفه
پاسخ
واقعا هربارکه میبینم بدون دردسر میبرمش دستشویی برای همه دعامیکنم که راحت اینکاروتموم کنن فقط صبور و بی خیال باشین