عفیفه خانومیعفیفه خانومی، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 16 روز سن داره
داداش علیداداش علی، تا این لحظه: 8 سال و 2 ماه و 8 روز سن داره
خواهرجون شریفهخواهرجون شریفه، تا این لحظه: 4 سال و 3 ماه و 25 روز سن داره

خاطرات عفیفه بانو

سلام.مامان یه فرشته پاک، که میخواد خاطرات دختر کوچولوش جاودانه بشه

عفیفه و نازنین

1393/11/7 23:21
نویسنده : مامان عفیفه
364 بازدید
اشتراک گذاری

سلام جوجه قندی من

تازگی یه کارایی میکنی که دوست دارم قورتت بدم.

یه عروسک داری که وقتی7_8 ماهه بودی واست خریدیم و اسمش رو گذاشتم نازنین.شماهم بیش از حد دوسش داری.طوری که کسی نباید بهش دست بزنه.

اما حکایت امشب :

من و خاله درحال تماشای سریال

عفیفه نازنین روبرداشته رو به من :إه إه

چیکارکنم مامان

اشاره به شلوار نازنین

درش بیارم؟

سرتکون دادنت به نشونه جواب مثبت....

بعد رفتن به سمت حمام و ......

********

بعد ازشام

من درحال پیام نوشتن

خاله درحال تماشای تلویزیون

عفیفه یه بالش هم قد خودش روی پاش

نازنین روی بالش

یه پارچه روی صورتش....

مامااااان

جانم

انگشت کوچولوت کنار بینیت : هیییییسسسس...

********

 

آخرشب موقع دستشویی رفتن:

نازنین هم همراهیت میکنه

صورتت روشستم که بری بیرون

نازنین روتوی حوله میپیچی میری بیرون

اما دوباره برمیگردی

میشینی کنار تشت کوچولو که آب بازی میکنی و بادقت صورتش رو میشوری

**********

موقع خواب:

روسری انداختی روی سرت

توی دستات گوشه هاشو مچاله میکنی و میدی زیر گلوت و همونطوری سرت رومیذاری روی بالش

خوابت میگیره

توی بغلم پشت کردی به من نازنین رو بغل گرفتی و تندتند میبوسیش

**********

آخرش نازنین یه گوشه خواب عفیفه یه طرف دیگر بیهوش از خستگی کار روزانه...

*****

اینم عفیفه در حال شستن صورت نازنین

 

موفق باشی شیرین زبون من...

 

 

 

 

پسندها (3)

نظرات (6)

مامانی
9 بهمن 93 13:28
وای عزیزمممم
گهواره
10 بهمن 93 18:32
ای جانم... چقدر قشنگ مادری میکنه این بانو.... مهربوووون...
مامان عفیفه
پاسخ
عااااااشق این کاراشم....
مامان گلشن
12 بهمن 93 9:56
من وقتی بچه بودم ی عروسک داشتم که اسمش پرتو بود ..اینقدر دوستش داشتم که با تمام وجود حس میکردم زنده است و محبتها من رو میفهمه....گاهی الان دلم براش تنگ میشه..زمان بچه گی ما که زمان جنگ بود و نمیدونم عروسکم چطور گم شد......ای کاش شما این عروسکش رو براش برداری...تا وقتی بزرگ شد خاطرات این روزها براش تداعی بشه .
مامان عفیفه
پاسخ
قصددارم واسش نگه دارم.هم نازنینش رو هم لباساشو.منم الان خیلی دوست دارم اسباب بازیهای بچگیم یا لباسای کوچیکیم باشه
مامان وبابا
13 بهمن 93 3:22
ان شاالله همیشه سالم وسلامت وشادباشی عفیفه بانوی عزیز
مامان عفیفه
پاسخ
ممنونم دوست عزیزم
سحر
31 تیر 94 10:57
سلام ! وبلاگ خيلي زيبايي داري!
مامان عفیفه
پاسخ
سلام ممنون دوست عزیز خوشحال میشم بازم بهم سر بزنین
رضا
6 مرداد 94 9:03
عالیه !!!