عفیفه خانومیعفیفه خانومی، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 12 روز سن داره
داداش علیداداش علی، تا این لحظه: 8 سال و 2 ماه و 4 روز سن داره
خواهرجون شریفهخواهرجون شریفه، تا این لحظه: 4 سال و 3 ماه و 21 روز سن داره

خاطرات عفیفه بانو

سلام.مامان یه فرشته پاک، که میخواد خاطرات دختر کوچولوش جاودانه بشه

بازم مهمون آخ جوووون

1394/2/19 17:08
نویسنده : مامان عفیفه
686 بازدید
اشتراک گذاری

سلام گل یاس من

چندروز قبل دوست باباجون با خانومشون ازمشهد مهمون ماشدن و کلی ماروخوشحال کردن . خوبی زندگی توی شهر دور اینه که زود به زود مهمون میاد و اونم نه چند ساعته چند روزه.

خلاصه دو سه روزی که پیش مابودن خیلی بهمون خوش گذشت. ارگ جدید ، باغ و سدنسا رفتیم باهاشون و شماهم کلی باهاشون صمیمی شدی و بازی میکردی.

روز اول رفتیم ارگ جدید. شماهم حسابی تاب و سرسره بازی کردی .جالب بود که کاملا مستقل ازپله بالا میرفتی و سر میخوردی. گاهی هم میخواستی از سرسره برعکس بری بالا که میگفتم نه . سریع میگفتی پله پله و میدودی سمت پله ها. بعد هم لب حوض آب بازی که البته عکساش توی گوشی باباجونه بعدا برات میذارم . اما چندتا عکس از نمای آلاچیق های ارگ جدید

وروز دوم باغ که حسابی بارون اومد و خیسمون کرد

روز سوم هم رفتیم سد . البته هواگرم بود و چون اولین تجربه گردش ماتوی این هوا بود حواسم نبود لباس آستین بلند تنت کنم دستات سوخته بود

اما حسابی آب بازی کردی 

همیشه خوش باشی عسلی من....

 

پسندها (2)

نظرات (1)

مامان گلشن
30 اردیبهشت 94 19:37
چقدر خوشحالم .که خوشحالید. ..هزار تا بوس برای قند و عسل
مامان عفیفه
پاسخ
ممنون خاله مهربوووونم