عفیفه خانومیعفیفه خانومی، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 18 روز سن داره
داداش علیداداش علی، تا این لحظه: 8 سال و 2 ماه و 10 روز سن داره
خواهرجون شریفهخواهرجون شریفه، تا این لحظه: 4 سال و 3 ماه و 27 روز سن داره

خاطرات عفیفه بانو

سلام.مامان یه فرشته پاک، که میخواد خاطرات دختر کوچولوش جاودانه بشه

گوشواره

1392/11/3 22:41
نویسنده : مامان عفیفه
401 بازدید
اشتراک گذاری

سلام گل نازم

امروز روز میلاد امام هادی علیه السلام ؛ 29 مهر ؛ چند روز مونده به عید غدیر . ظهر گوشواره های قرمزتو در آوردم تا گوشواره های طلای خوشگلی که پدر جون و مادر جون واست خریدن توی گوشت بذارم . گوشواره هات شکل قلبن و چشم و دهن دارن . قلب کوچولوت داره میخنده . وقت در آوردن گوشواره ها اذیت شدی و گریه کردی . فوری گوشواره های دیگه رو گوشت کردم . گوش چپت یه ذره خونی شد . بعدش خوابیدی و آروم گوشاتوبا پماد چرب کردم . شکر خدا مشکل خاصی نداشتی.ظهر بابا جون اومدن گوشواره هاتو دیدن . کلی ذوق کردیم . مبارکت باشه گل من

ماه بودی ماه تر شدی عزیزم

دوست دارم ...

تجربه من در ادامه ی مطلب

گوشواره که گوش دخترم گذاشتم تا دو هفته با پماد چرب میکردم . اما باز هم قرمر میشد . دوروز ؛ هر روز دومرتبه ؛ عسل روی سوراخ گوشش گذاشتم شکر خدا خوب خوب شد .(البته از طبیعی بودن عسل مطمئن بشین بعد استفاده کنین)

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)