عفیفه خانومیعفیفه خانومی، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 17 روز سن داره
داداش علیداداش علی، تا این لحظه: 8 سال و 2 ماه و 9 روز سن داره
خواهرجون شریفهخواهرجون شریفه، تا این لحظه: 4 سال و 3 ماه و 26 روز سن داره

خاطرات عفیفه بانو

سلام.مامان یه فرشته پاک، که میخواد خاطرات دختر کوچولوش جاودانه بشه

عید غدیر

1392/12/4 21:31
نویسنده : مامان عفیفه
718 بازدید
اشتراک گذاری

سلام گل سوسن من

امروز 3 آبان عید غدیره . دیشب باباجون ما وعمه ریحانه رو بردن خونه خانم حسینی جشن . اونجا همه میگفتن چه دختر بانمکی . شما هم حسابی آروم بودی . یه جفت گل سر صورتی خوشگل هم هدیه گرفتی . صبح هم با مادر جون و عمه ها و بقیه رفتیم دیدن سادات . یه لباس سبز واست خریده بودیم که روز عید بپوشی . تنت کردم حسابی خوشگل شدی .

 

لباس عید

 

 

 

اول رفتیم خونه مادر بزرگ زن عمو جون . از اونجا ما رفتیم خونه خانم انوری . اونجا حسابی شیرین کاری کردی و با بچه هاشون بازی کردی . عیدی هم گرفتی . عمه جون اومدن دنبالمون و برگشتیم خونه . شب هم رفتیم خونه عمو جون . چون زن عمو جون سیدن . خلاصه امروز کلی عیدی گرفتی . به من هم خیلی خوش گذشت . اولین سالگرد ازدواجمون بود که سه نفری جشن میگرفتیم ...

انشاالله همیشه سلامت باشی عسل من ...

پسندها (1)

نظرات (0)