عفیفه خانومیعفیفه خانومی، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 12 روز سن داره
داداش علیداداش علی، تا این لحظه: 8 سال و 2 ماه و 4 روز سن داره
خواهرجون شریفهخواهرجون شریفه، تا این لحظه: 4 سال و 3 ماه و 21 روز سن داره

خاطرات عفیفه بانو

سلام.مامان یه فرشته پاک، که میخواد خاطرات دختر کوچولوش جاودانه بشه

مراسم شیرخوارگان

1392/9/20 21:16
نویسنده : مامان عفیفه
384 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عشق من

اولین جمعه محرم مراسم شیرخوارگان بود . 17 آبان ماه .شما دو روز دیگه سه ماهه میشی . صبح زود بابا جون مارو با مادر جون و عمه جون ها و محمد کوچولو بردن جامعه الحسین علیه السلام . وقتی رسیدیم طبقه پایین پر بود . رفتیم طبقه بالا . به شیرخواره ها لباس میدادن . البته شما لباس داشتی . پارسال باباجون از تبلیغ برات آورده بودن . یه دونه هم اونجا بهت دادن آوردیم واسه یه خانواده ای که بچه دار نمیشن . لباساتو که تنت کردم خیلی ناز شده بودی . همه بچه ها پاک و معصوم ... مراسم خیلی خیلی خوب بود . حالا کاملا درد دل مادر حضرت علی اصغر علیه السلام رو درک میکردم . هیچ وقت اینقدر گریه نکرده بودم . یعنی هیچ وقت به این خوبی روضه رو درک نکرده بودم . وقتی نگات میکردم که اینقدر آروم خوابیدی دلم کباب میشد ...امان از دل رباب ...

اینم دو تا از عکسات

عفیفه در مراسم شیرخوارگان

 

عفیفه در مراسم شیرخوارگان

دعا کن همه ی کسایی که بچه ندارن خدا بهشون یه نی نی صالح و سالم  بده

همیشه برام بمون  فرشته ی معصومه ی من ...

پسندها (1)

نظرات (1)

سید@
24 آذر 92 9:41
سلام استاد بزرگوار از همین الان برای سید محمد طاها انتخابش کردم...