عفیفه خانومیعفیفه خانومی، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 21 روز سن داره
داداش علیداداش علی، تا این لحظه: 8 سال و 1 ماه و 13 روز سن داره
خواهرجون شریفهخواهرجون شریفه، تا این لحظه: 4 سال و 2 ماه و 30 روز سن داره

خاطرات عفیفه بانو

سلام.مامان یه فرشته پاک، که میخواد خاطرات دختر کوچولوش جاودانه بشه

یه شب سخت ...

1392/11/3 22:45
نویسنده : مامان عفیفه
278 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عزیز دلم

چیزی تا تولدت نمونده بود. دیگه بزرگ شده بودی . حسابی وول میخوردی . شبا نمیذاشتی من بخوابم . همه میگفتن : پسره که اینقدر وول میخوره . اینقدر تکون خوردی که حالمون بد شد ... 34 هفته بودی که بستری شدیم . شب خیلی سختی بود . پراز استرس ...تا بیمارستان گریه میکردم. تا وقتی که گفتن شکرخدا حالت خوبه . اما باید استراحت میکردیم.نزدیک ماه مبارک بود . مادر جون و پدر جون رفتن مکه ... خوش به سعادتشون ... ماهم باید کل ماه رمضون رو توی خونه بمونیم ...

واسه سلامتیت هرکاری لازم باشه میکنم طلای من ...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

یک رهگذر
29 دی 92 10:46
[راک از خداوند می خواهم این کوچولوی شما را تا 120سال زیر سایه پدر و مادر سلامت بدارد