کد بانوی خونه
سلام به خانم کوچولوی خونه.
فدات بشم که همه از خانومیت تعریف میکنن .
خیلی کمک حال من توی خونه هستی و خوابوندن خواهرجون رو خیلی خوب یاد گرفتی.
بسیار مهربون و خوش اخلاقی و البته گاهی با داداشی یه دعوای لفظی میکنین .
از این روزا بگم ، داریم با هم درس کار میکنیم .
روزای زوج ،دو سه تا از دوستات میان ، تو حیاط باهم قرآن و املا و ریاضی کار میکنیم. خداروشکر با علاقه و پشتکار پیش میریم .
دیروز هم که مصادف با میلاد امام هادی علیه السلام بود ، یه کیک پختم براتون و جشن میلادو غدیر رو پیشاپیش گرفتیم .
یه هدیه کوچیک هم براتون تدارک دیدیم که همگی تون خوشحال و راضی بودین.
و اما بریم سراغ عکس
به دلایلی مجبور شدیم موهای قشنگت رو کوتاه کنیم.اولش راضی نمیشدی ، اما بعد که کوتاه کردیم ، خوشحال و راضی بودی.
هرکی میبینه میگه خیلی تغییر کردی و بهت میاد .
این اولین تجربه مو کوتاه کردنت بود.
یه تعدادعکس از خیلی قدیما توی گوشیم هست که برات میذارم.
بیشتر کاردستی هات
نقاشیتم خیلی عالی شده و از روی طرح ، خیلی خوب میکشی .
این ها رو با دستت کشیدی.
اینم از روی قاب روی دیوار.
یک شب که من حالم خوب نبود و شام رو به عهده شما گذاشتم ، اینا رو درست کردی.
یه روز صبح هم با صدای گریه شریفه بیدار شدم دیدم کنارم نیست .پاشدم دیدم شما بیدار شدی و بردیش توی هالی و البته بااین صحنه مواجه شدم ...
سفره صبحانه ، چیده شده و آماده . فدای اون دستای کوچیکت بشم.
یه روز هم که خیلی کارداشتم و شریفه نمیذاشت کارامو انجام بدم ، صندلی گذاشتن تمااااام ظرفای ناهار رو شستی .
خیلی دوست دارم نازنینم
نمیتونم حدشو بگم چون بی نهایته.
این سلفی رو هم خودت گرفتی.
اینم هنرای ویرایش عکست.
امیدوارم عاقبت بخیر بشی بانو کوچولوی خونه ما