عفیفه خانومیعفیفه خانومی، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 19 روز سن داره
داداش علیداداش علی، تا این لحظه: 8 سال و 2 ماه و 11 روز سن داره
خواهرجون شریفهخواهرجون شریفه، تا این لحظه: 4 سال و 3 ماه و 28 روز سن داره

خاطرات عفیفه بانو

سلام.مامان یه فرشته پاک، که میخواد خاطرات دختر کوچولوش جاودانه بشه

رمضان نوشت

سلام تک ستاره آسمونم شبهای قدر سپری شد و شما هم خیلی خوب و آروم بودی شب ۱۹ موقع قرآن بسر خوابیدی شب ۲۱ کلی مداد رنگی و کاغذ برداشتی و بچه ها رو دور خودت جمع کردی ،همگی خوش و خرم نقاشی کشیدین.اون شب بخاطر اینکه عصر خوابیده بودی تا آخر مراسم بیدار بودی و قرآن سرگرفتی فدای اون دل پاکت بشم شب ۲۳ هم با دوستات بازی میکردی.موقع قرآن بسر اومدی کنارم ،وسط روضه خوابت برد. خداروشکر داداشی هم اصلا اذیت نکرد .تا وقتی بیدار بود مشغول بازی،خسته هم که میشد راحت میخوابید روز قدس هم ساعت۱۱ بیدارشدی صدای شعار دادن رو که شنیدی،منم گفتم راهپیمایی بوده زدی زیر گریه که چرا منو نبردین خلاصه سریع آماده شدیم و رفتیم.خداروشکر به آخرش رسیدیم بعد...
20 خرداد 1397

مامان کوچولو

سلام گل من عکسی که مطلب قبلی برات گذاشتم مال دیشبه که رفتیم مسجد، یه پسر کوچولو گریه میکرد که من بهت گفتم بشین کنارش شیشه بهش بده که مامانش نماز بخونن شماهم فدات بشم مثل یه مامان کوچولو آرومش کردی تا نماز تموم بشه
20 خرداد 1397

آبجیِ مهربون

سلام مامان کوچولو فدات بشم همیشه میخوای دل داداشی رو بدست بیاری. اینجا بخاطر اینکه گریه نکنه نشستی داری براش لاک میزنی فدای شما دوتا خواهروبرادر مهربون بشم...
10 خرداد 1397

عید نیمه رمضان

سلام گل مامان ماه مبارک رمضان به نیمه رسیده و امشب ،شب میلاد امام حسن علیه السلام،اومدیم مسجد مراسم افطاری خداروشکر که اینقدر خوب و خانمی البته گاهی هم بد قلقی میکنی که البته اقتضای سنته امیدوارم امشب بهترین عیدی رو از کریم اهلبیت علیه السلام بگیری
9 خرداد 1397