عفیفه خانومیعفیفه خانومی، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 26 روز سن داره
داداش علیداداش علی، تا این لحظه: 8 سال و 2 ماه و 18 روز سن داره
خواهرجون شریفهخواهرجون شریفه، تا این لحظه: 4 سال و 4 ماه و 4 روز سن داره

خاطرات عفیفه بانو

سلام.مامان یه فرشته پاک، که میخواد خاطرات دختر کوچولوش جاودانه بشه

اول مهر

1398/7/1 8:21
نویسنده : مامان عفیفه
727 بازدید
اشتراک گذاری

سلام خانوم خوشگلم.

امروز اول مهر و دومین روز مدرسه رفتنت.

ساعت شش صبح بیدار شدی اومدی بیدارم کردی گفتی مامان مدرسه ام دیر نشده؟

گفتم نه گلم. هنوز زوده

ساعت شش و بیست دقیقه پاشدم صبحانه برات آماده کردم. وضو گرفتی و نشستی صبحانه خوردی. مسواک زدی و آماده شدی.

برات ساندویچ و میوه گذاشتم. کیفتم از دیروز آماده کردی بودی . با خوشحالی راهی شدی.

ساعت هفت و ربع اومدن دنبالت و رفتی مدرسه.

خونه بدون حضورت خیلی سوت و کوره بانو کوچولوی خونه ما.

آرزوی موفقیت دارم برات

پسندها (5)

نظرات (3)


1 مهر 98 9:02
خدا پشت و پناهت عفیفه جان
 
مامان عفیفه
پاسخ
ممنون خاله جون
مامانیمامانی
9 مهر 98 10:40
ورودت به مدرسه مبارک عزیزم
مامان عفیفه
پاسخ
ممنونم همچنین ساره جونم
✿فاطمه✿(مامان محیا و حسام)✿فاطمه✿(مامان محیا و حسام)
13 مهر 98 17:47
مبارک باشه عزیزم
مامان عفیفه
پاسخ
ممنون خاله جون