عفیفه خانومیعفیفه خانومی، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 25 روز سن داره
داداش علیداداش علی، تا این لحظه: 8 سال و 2 ماه و 17 روز سن داره
خواهرجون شریفهخواهرجون شریفه، تا این لحظه: 4 سال و 4 ماه و 3 روز سن داره

خاطرات عفیفه بانو

سلام.مامان یه فرشته پاک، که میخواد خاطرات دختر کوچولوش جاودانه بشه

گردش...

1393/10/7 16:03
نویسنده : مامان عفیفه
206 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عسل شیرینم

چندروزیه که بخاطر پوشک گیری شما توی خونه ایم

بالاخره حوصله شما سررفته.واسه همین که یه روز که بابایی جلسه داشتن مامان حنانه جون اومدن دنبالمون رفتیم بم خونه شون.بعد ناهار با امیرحسین جون و حنانه جون و مامانش و دخترخاله شون رفتیم پارک.شما حسابی بازی کردی و بهت خوش گذشت.

شب بعدشم بابایی بم جلسه داشتن گفتم مارو ببرین امام زاده.اونجاهم حسابی شما بازی کردی و باهمون زبون خودت زیارت کردی و نماز خوندی

بعدش مامان حسناجون اومدن دنبالمون رفتیم خونشون.شماهم یا سوار روروک حسنا میشدی یا روی صندلیشون  تاب تاب میکردی

 

خلاصه این دوروز حسابی به گل زیبای زندگیمون خوش گذشت...

دوست داریم مهربون خانوم

 

 

 

پسندها (1)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامان گلشن
17 دی 93 19:25
از وب به این خاطر خوشم میاد که مسافتها شکسته میشه ما توی کرمانشاه شما قسمت دیگه ایاز ایران ولی افکارمون مثل هم .باعث شده با هم دوست باشیم و به هم سر بزنیم
مامان عفیفه
پاسخ
واقعا عصر ارتباطاته امیدوارم دوستای خوبی برای هم باشیم و در اعتلای ارزش های دینی همدیگه بتونیم موثر واقع بشیم