عفیفه خانومیعفیفه خانومی، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 19 روز سن داره
داداش علیداداش علی، تا این لحظه: 8 سال و 2 ماه و 11 روز سن داره
خواهرجون شریفهخواهرجون شریفه، تا این لحظه: 4 سال و 3 ماه و 28 روز سن داره

خاطرات عفیفه بانو

سلام.مامان یه فرشته پاک، که میخواد خاطرات دختر کوچولوش جاودانه بشه

دختر من ...

1392/9/11 11:19
نویسنده : مامان عفیفه
189 بازدید
اشتراک گذاری

سلام وروجک نازم

بازم خواستی دل من و باباجون رو آب کنی .

روز18ماه مبارک بود که تا ظهر اصلا تکون نخوردی . شده بودی 37 هفته. نمیدونستم چیکار کنم . بی اختیار گریه میکرم . به خانم دکتر که زنگ زدم گفت برین بیمارستان . آخه روز تعطیل بود و همه درمانگاه ها و مطب ها بسته . رفتیم بیمارستان واسم سونو نوشت . رفتیم . شکر خدا همه چیزت خوب بود و در کمال ناباوری دختر بودی ... شکه شده بودم ... نمیدونستم باور کنم یا نه ...حالا من صاحب نعمتی بودم که هیچ وقت فکر نمیکردم خدا بهم عنایت کنه ...

روز بعدش مادر جون و پدر جون از مکه برگشتن . وقتی سر ساک سوغاتی رو باز کردن بابا جون گفتن : بچه مون دختره . همه از خوشحالی نمیدونستن چیکار کنن . آخه نوه های دیگشون پسر بودن و حالا یه دختر دردونه ... واست دوتا لبلاس دخترونه قشنگ سوغاتی آورده بودن و یه پسرونه . نمیدونی چقدر همه مون ذوق کرده بودیم ...

دوست دارم دخترکم ...

پسندها (1)

نظرات (0)