خاطرات عفیفه بانو

ماه رجب باسرعتی وصف نشدنی گذشت.ومن توشه ای جز یک روز روزه نتوانستم ازاین ماه پربرکت برگیرم وماه شعبان دروازه ورود به رمضان المبارک..... روزهای آخرین این ماه است و به جز جرعه ای از مناجات شعبانیه چیز دیگری نصیب دستان خالی این بنده سراپاتقصیرنشده.... چگونه بااین قلب ودل غبار روبی نشده به استقبال ماه خوبی ها بروم؟؟؟ بارپروردگارا توفیق روزه داری ماه زیبایت را به همه ما عنایت بفرما آمین یا رب العالمین  

سلام گیسوکمندمادر اینم یه عکس از موهای خوشگلت که با اعمال شاقه برات بافتم. چون نمیذاشتی. ببین چقدربلند وقشنگ شدن گل من خیلی مراقبشون باش دوست دارم ...

سلام گل بهاری من توی تعطیلات چند روزقبل به مامان حنانه گفتیم بریم ارگ. بعدازمشورت قرارشد بخاطر گرمی هوا بریم خونه خاله وازفضای حیاطشون استفاده کنیم. خلاصه رفتیم وشماحسابی خاک بازی و گل بازی کردی . ولی متاسفانه نداشتی عکس یادگاری ازت بگیرم. این چندتاهم باسختی اینم ناهار که زحمتشو همگی کشیدن مخصوصا آقایون دستشون درد نکنه تاتعطیلات بعد....   ...

سلام گل گلدون مادر بعدازاینکه ازمشهد برگشتیم باغچه خونمون حسابی خراب شده بود . علف عای هرز بیداد کرده بودن . از طرفی هم ریحونایی که کاشته بودم با کمال تعجب دیدم خرفه هم سبز شده کنارشون . آره دخترکم دل ماهم مثل همین باغچه است . اگر مراقبش نباشی و باغبان تقوی رو مراقب دلت نکنی علف های هرز گناه توی باغچه دلت قد علم میکنن . اگرهم به موقع ریشه کنشون نکنی ریشه هاشونو بیشتر توی دلت پخش میکنن و کندشون سخت تره توی باغچه مون بعضی علف ها خیلی کوچیک بو ن اما ریشه هاشون خیلی محکم بود . مثل بعضی گناها که به ظاهر کوچیکن اما درواقع بدجور ریشه میکنن توی دلمون ریحونایی که کاشتم بذرشون خالص نبودن . واسه همین لابه لاش خرفه هم سبز شده . اعمال ماهم اگر ...

سلام عروسکم 14 خرداد مصادف با سالگرد رحلت امام خمینی رحمه الله علیه ، پدر انقلاب ماست گلم  زندگی این پیر فرزانه رو خوب خوب مطالعه کن و ایشون رو الگوی خودت قراربده ...

سلام ستاره سحرم شب میلاد رفتیم جشن . اما نذاشتی ازت عکس بگیرم. روزعیددحالم اصلا خوب نبود. شماهم  خیلی پرانرژی و سرحال بودی . ولی نمیتونستم بلند شم باهات بازی کنم . واسه همین گفتم میخوای لباس بپوشی ازت عکس بگیرم؟ فوری استقبال کردی و گفتی عست.عست(عکس). منم لباسی که  عزیزجون از کربلا واست آوردن و رفته بودیم جشن رو تنت کردم وبا اعمال شاقه چندتا عکس ازت گرفتم که بعضیاشم تار افتاده . کلی هم ژست میگرفتی فدای ژست گرفتنات اینجاهم داری باسماوری که عزیزجون برات خریدن برای خودت چای میری و میخوری ممنون مامان گلم که هر بار میایم مشهد باهدیه بدرقه مون میکنین   همیشه بخند همیشه بهارم ...

سلام ماه شبای مادر داری به دوسالگی نزدیک میشی و قدم به قدم مراحل استقلال رو طی میکنی درسن هفده ماهگی خداروشکر با پوشک بای بای کردی و بیست و یک ماهگی هم ازشیرگرفته شدی. شکرخدا خیلی سخت نبود وشما براحتی با قضیه کنار اومدی و خانوووووم شدی.   اما مرحله بعدی جداشدن شما موقع خواب شبانه است. الان چندماهه که ظهرها توی اتاق خودت و تخت خودت تنهایی میخوابی. یکماهم هست که شب ها کنار تخت ما روی زمین واست تشک پهن میکنم میخوابی. دوشبه که تشکت رو به قسمت بالاسر تختمون انتقال دادم که کم کم تنها خوابیدن رو تجربه کنی . ماه مبارک به امید خدا به راهرو و بعد به اتاق خودت منتقل خواهی شد . موقع خواب هم لالایی و ننو و.... خبری نیست . کنارت دراز میکشم و ...