عفیفه خانومیعفیفه خانومی، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 19 روز سن داره
داداش علیداداش علی، تا این لحظه: 8 سال و 2 ماه و 11 روز سن داره
خواهرجون شریفهخواهرجون شریفه، تا این لحظه: 4 سال و 3 ماه و 28 روز سن داره

خاطرات عفیفه بانو

سلام.مامان یه فرشته پاک، که میخواد خاطرات دختر کوچولوش جاودانه بشه

باز دوباره محرم....

1394/7/24 14:35
نویسنده : مامان عفیفه
1,525 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دخترنازنینم

امروز روز دوم محرم واولین جمعه ماه که طبق رسم همه ساله مراسم شیرخوارگان حسینی برگزارشد.ماهم صبح بعد روضه مون راهی مصلی شدیم.مراسم خیلی عالی بود.ولی شما انگار بیتاب شده باشی بخاطر جو مراسم خیلی بهانه گرفتی و گریه کردی وبیتاب بودی.آخرمراسم پرده خوانی عاشورای بابایی دیگه طاقت نیاوردی رفتی بغل بابا.این صحنه که پیش اومد انگار واقعا یه صحنه عاشورا زنده شد.وداع ارباب بباسهساله.همه گوشی به دست از اون صحنه عکس گرفتن.خداروشکر که شماهارودارم عزیزای دلم

اینم رقیه سه ساله مون

 

 

پسندها (3)

نظرات (6)

مامان مبینا
24 مهر 94 14:59
ای جووووووووونم چقد ناناز ومهربونی عزیز خاله
مامان دو تا فرشته ناز
26 مهر 94 22:25
مجذوب این نگاه ناز و معصومت شدم عزیز خاله
مامان عفیفه
پاسخ
لطف دارین خاله جونم
مامان زهرا
27 مهر 94 16:56
عزیزم خدا حفظش کنه
مامان عفیفه
پاسخ
ممنون خداگل دخترشماروهم حفظ کنه
مامان مبینا
27 مهر 94 19:31
واسه عزیز خاله
مامان عفیفه
پاسخ
ممنون خاله جون
هستی مامی
28 مهر 94 9:50
ای جونمممممممممممم من این رقیه خانم رو بخورمممممم
مامان عفیفه
پاسخ
نه خاله نخورمنو مامانم تنهامیشه
هستی مامی
29 مهر 94 10:12
نه تنها نمیشی داداش علیش هست