نرم نرمک میرسد...
سلام گل دخترم.امسال سومین بهار عمر قشنگ شما،شداولین بهارچهار نفره ما ،واولین سالی بود که شما آبجی خانوم بودی.
اما اندر احوالات سال نو:
ازساعت6صبح،من درتکاپو بودم کارامونو انجام بدیم بریم امامزاده اسیری بم.اما تاشماها رو آماده کردم وراه افتادیم،سال تحویل توی ماشین بودیم و دلامون باامواج رادیو حرم امام رضا علیه السلام.اشکای منم بی اختیارمیریخت. دلم واقعا توی حرم بود. وقتی صدای عزیزدلمون،رهبر مهربونمون پخش شد وایشون سال جدید رو تبریک گفتن، گریه هام به هق هق رسیدن و ازته دل دعاکردم سالها،تا ظهور آقا،اولین چیزی که لحظه تحویل ال،از رسانه ها پخش میشه وگوش های مامیشنوه،صدای این نازنین باشه.
اللهم احفظ قائدنا الامام خامنه ای
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی