عفیفه خانومیعفیفه خانومی، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 22 روز سن داره
داداش علیداداش علی، تا این لحظه: 8 سال و 2 ماه و 14 روز سن داره
خواهرجون شریفهخواهرجون شریفه، تا این لحظه: 4 سال و 4 ماه سن داره

خاطرات عفیفه بانو

سلام.مامان یه فرشته پاک، که میخواد خاطرات دختر کوچولوش جاودانه بشه

عروسی

1393/2/14 14:27
نویسنده : مامان عفیفه
232 بازدید
اشتراک گذاری

سلام نازگل من

روزی که باباجون رفتن مارو بردن خونه عزیز جون . یک شب بودیم . روز بعد عمه جون اومدن دنبالمون رفتیم خونه . اونجا هم با اصرار پدر جون و عزیز جون باهاشون  رفتیم عروسی .آخه توی خونه تنها بودیم.جای همگی خالی  خییییلی خوش گذشت . آخه یه عروسی بدون رقص و  آواز توی این دوره کم پیدا میشه . از شام عروسی هم نگم جای همتون خالی عاااااالی بود . شما هم که طبق معمول فقط کنجکاوی میکردی .

بعدش رفتیم حنا بندون خواهر زن عمو جون . چند شب دیگه هم عروسی خواهر زن عموجونه .

خداکنه اونجا هم آروم باشی ...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)