عفیفه خانومیعفیفه خانومی، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 8 روز سن داره
داداش علیداداش علی، تا این لحظه: 8 سال و 3 ماه سن داره
خواهرجون شریفهخواهرجون شریفه، تا این لحظه: 4 سال و 4 ماه و 17 روز سن داره

خاطرات عفیفه بانو

سلام.مامان یه فرشته پاک، که میخواد خاطرات دختر کوچولوش جاودانه بشه

پارک

1393/2/15 11:54
نویسنده : مامان عفیفه
318 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دردونه من

امروز خانم خوشی با ریحانه و کوثر اومدن خونمون . ناهار خوردیم عصر بردیمتون پارک . شما هم که عاشششق پارک و بچه هایی حسابی خوشحال بودی . کلی هم بازی کردی .

اینجا توی کالسکه داری به بچه ها نگاه میکنی

اینجا هم توی بغل ریحانه جون نشستی

راستی این مقنعه قشنگ رو هم دایی جون محمد واست از کربلا آوردن . هر کس میبینت حسابی خوشش میاد و میبوست .

بعدش رفتیم خونه آقای نورانی . فاطمه حلما هم که هم سن شماست اومدن . بازم میخواستی دست توی چشای دوستت کنی . آخه فکر میکردی عروسکه !!!

شب اومدیم خونه . یه خورده گریه کردی تا خوابیدی . گمونم دلتنگ باباجونی ...

میبوسمت نازگلم ...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

mamanenini
15 اردیبهشت 93 12:34
سلام خوبید..راستی با سوپرایز ما همراه بشید.ممنونم
مامان عفیفه
پاسخ
سلام . چشم حتما