سلام نازنین دخترم. الهی فدات بشم که خانوم شدی مطلب قبلی رو خودت نوشتی. اما بعد امروز میخواستم حمومتون کنم . طبق معمول همیشه ، زودتر باداداش رفتین توی حموم آب بازی . یکدفعه گفتی مامان بیاین داداش جیش کرد. منم اومدم دیدم علی روی موکت توی رختکن جیش کرده. خلاصه ، سریع شستمتون اومدین بیرون. منم مشغول شستن حموم و موکت شدم. علی گرسنه بود میگفت غذا.منم گفتم بهش غذا بدین دخترم. وقتی کارم تموم شد اومدم دیدم مرتب رو فرشی پهن کردی،سفره هم پهن کردی و برای داداشی غذا آوردی. الهی دورت بگردم. خیلی خوشحالم که مستقل و مرتب هستی.ان شاء الله تا آخر همینطوری بمونی. الانم میگم بیا ازت عکس بگیرم، میگی من میچرخم در حال چرخیدن ...